رکسانا رکسانا ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

جوجو

رکسانا و آیسانا

رکسانا جون و چکاب ماهانه

شنبه 24 اسفند بردمت پیش دکترت که معاینت کنه و مامان خیالش راحت شه که دخملش سالمه . بردمت و خانم دکتر معاینت کرد و گفت خدا رو شکر سالمه ولی این ماه خوب وزن نگرفته بودی یعنی 200 گرم کم داشتی تا خوب وزن گرفته باشی به دکتر گفتم مشکلی نیست گفت نه 200 گرم چیزی نیست بعد از تعطیلات دوباره وزن میکنیم ببینیم چی میشه ؟ انشاا.. دخترم تو تعطیلات خوب وزن بگیره . راستی دکتر گفت تو رو خدا نزار کسی از صورت بوسش کنه گناه داره . گفتم گوش نمیکنن گفت نه یعنی چی تو سفت وایسا تا کسی بوسش نکنه مخصوصاً که عید هم هست و همه میخوان بوسش کنن . ولی دیگه نمی زارم کسی از صورت بوست کنه . زهرا عمو زنگ زد که بیان خونمون و با زن عمو اومدن و زحمت کشیدن برای تولد مامانی هدیه آور...
25 اسفند 1392

رکسانا جون و خنده با صدای بلند

یکشنبه 18 اسفند من شما رو بردم تو اتاق تا تو گهوارت شما رو بزارم تا بخوابی بابا هم تو آشپزخونه بود . چشمم خورد به اسباب بازی بالای گهوارت و گرفتم بالای سرت و شما با صدای بلند خندیدی انقدر ناز و دوست داشتنی خندیدی که میخواستم بخورمت برای اولین بار بود که اینطوری میخندیدی قبلاً هم خندیده بودی ولی از ته دل و با صدای بلند و ادامه دار اولین بار بود دوباره من اون حرکت و انجام دادم که بابایی از تو آشپزخونه گفت فاطمه صدای خنده کیه ؟ منم گفتم رکسانا . باورش نشد و سریع اومد تا ببینه که دید داری بلند میخندی و کلی ذوق کرد و گفت تا حالا اینطوری نخندیده بودی . بعد منم ازت فیلم گرفتم ولی این بار سکسکت گرفت و با سکسکه میخندیدی بعد این عکس ها رو ازت انداختم ...
23 اسفند 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جوجو می باشد